تصویر آخر

گاه نوشته های من ! (مهران میرزایی) ...

تصویر آخر

گاه نوشته های من ! (مهران میرزایی) ...

نه اوا، نه ترنم-فریدون مشیری

                 نه اوا، نه ترنم.. 

 

شهر است چو مرداب، نفس بسته،صدا گم 

خاموشی محض است، نه اوا، نه ترنم 

 

نه روزنه ای، تا سحری سر کشد از دور 

نه پنجره ای تا که کند صبح، تبسم 

 

دستی نه ز غیب اید، با حکم رهایی 

بر ما نه ببخشاید یزدان به ترحم 

 

با این همه نومیدی و خاموشی و اندوه 

با این همه بی رحمی و بیداد و تهاجم 

 

یک روز چو دریا شود این پهنه خاموش 

جوشان و خروشان، همه فریاد ، تلاطم 

 

بس زلزله ها افتد، در خاطر بد خواه 

بس هلهله ها افتد از شادی مردم...

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد